هنرمندی های من
شاید مرا ترک کرده باشی شاید قلب مرا شکسته باشی شاید مرا به اینجا که هستم رسانده باشی ولی یادت باشد که من چگونه با تو بودم و تو با من چه کردی هرکس که به دنبال عشق باشد هیچ وقت به آن نمی رسد... من با تمام وجودم به این جمله معتقدم هرگاه که عشقی نخواستم عاشق شدم و حالا که کسی را در کنارم می خواهم... قلبم خشکیده تنها و تنها تنفر در آن شعله ور است تنفر از تمام دنیا و آدم هایش و بیشتر از همه تنفر از خودم... کاش هیچ وقت عشق اول وجود نداشت تا می دانستیم چگونه باید آن را بر زبان بیاوریم هر لحظه هر کسی را که خواستم بدست آوردم اما حیف عشق اولم حتی اسمم را هم نمی داند به گذشته خیره می شوم به ثانیه ها و ساعت ها لحظه ای را نمی یابم که تو قلبم را نشکسته و وجودم را با تمام وجودت له نکرده باشی چندین بار احساسم نسبت به تو و وجودت را بر زبان آوردم اما حیف که همیشه جوابم "منم دوستت دارم خواهر جون" بود هر لحظه که نگاهت می کردم و با تو حرف می زدم عشق در وجودم شعله ورتر میشد تو مرا دوستی معمولی میشمردی ولی تو برای من چیزی بیش تر از معمولی بودی و هستی حسی عجیب نسبت به تو در وجودم بود و هست بر زبان نیاوردم چون آن را هوسی زودگذر تلقی می کردم و هیچ وقت بر زبان نخواهم آورد چرا که از ابتدا حسی جز تنفر در وجود تو نسبت به من وجود نداشت چه زیبا است اولین روز و دقیقه هایی که عشق را تجربه می کنیم. عشقی خالص و پاک و کاش تمام عشق های اطرافمان خالص و پاک بود... خیره شدن به چشمان تو و در آغوش گرفتنت زیبا تر از هر نعمتی است که تا به حال دیده ام....
Power By:
LoxBlog.Com |